روزهای شاد آینده

ساخت وبلاگ

به نام خدا بازم بعد از ی وقفه طولانی اومدم.بدون هیچ تغییری بدون هیچ پیشزفتی.قرار بود تا ی خبر خوش نداشته باشم دیگه بلاگفا نیام ولی نشد. این روزا فقاعصاب خ ردی هام بیشتر شده.مستامر هنوز خونه را خالی نکرده و من همچنان منتظرم .وسایلی ک برا مهد سفارش داده بودن همه رسیدن و داخل حیات هستن.از اول خوب بود استقبال داشتم ولی فک میکنم ب دلیل خالی نشدن خونه خیلیا از بچه ها را از دست بدم البته باز هم توکل برخدا امیدوارم همچی اتفاقی نیفته و بتونم سربلند بشم در میان این قوم مخالف.بحث های دیگه را ترجیح میدم که نکنم و بذارم برای ی وقت دیگه.ب امید روزای خوب و خوش روزهای شاد آینده...ادامه مطلب
ما را در سایت روزهای شاد آینده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : banooynooro بازدید : 22 تاريخ : جمعه 30 دی 1401 ساعت: 23:10

به نام خدا این روزا خیلی ذهنم درگیر ایم مسئله اس که آیا انچه در زندگی من رخ میده خیره یا شرآیا واقعا زندگی من تحت تسلط خداست یا اینکه واقعا زندگیم جادو شده این اتفاقات اخیر داره باز هم مغزم را دچار تشویش می کنه.خدایا واقعا چه حکمتی پشت  این همه ناکامی است.چه چیزی باعث شده که زندگی من از این سرازیری درنمیاد. خدایا ناشکر نیستم ولی فقط سوالم اینه که آیا تو صدای منو می شنوی ؟یا اینکه گفتی بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را .خدایا خودت که می بینی 10 ساله من یکسره دارم ازت خواهش می کنم و هنوز یک خواستم را برااورده نکردی.خدایا فقط از این می ترسم که واقعا  این سحر و طلسم راست باشن و زنرگی من طلسم شده باشه.و خدایا مگر هم این خودت  نبودی که گفتی خدا مکر مکاران را به خودشان برمی گردانند و خدا نکارترین است.پس چرا؟؟؟ این دو هفته باز هم دو با رمن را بردی تا کنار ساحل پیروزی و دوباره تشنه برم گردوندی.خدایا باید چه نذری بکنم که نکردم باید چه عهدی ببندم که نبستم.خدایا باید با چه زبانی ازت بخوام که تا الان نخواستم.خدایا به جون خودت قسم دیگه خسته شدم ی عمره دارم میگم خسته شدم خدایا راه نجات را برام باز کن.خدایا من از تو حاجاتم را می خوام.خدایا باز هم دارم ازت خواهش  می کنم.این هفته منتظرم حداقل یک حاجتم را براورده کنی.خدایا وقتی حقم را ازم گرفتن فک کردم  چون حقم هست و تو هیچ وقت نمی ذاری حق مظلوم ضایع بشه توکل به خودت کردم و از خودت  خواستم در مقابل این همه تلاشم برا حقم تو هم همراهیم کنی ولی می بینم که تو هم در جبهه من  نیستی.خدایا تو که یار مظلومی.خدایا باز هم گفتم شاید صلاح تو در این است که سرکار نرم و گفتم  خدا اگه از حکمت دری را ببنده از رحمت ی در دیگ روزهای شاد آینده...ادامه مطلب
ما را در سایت روزهای شاد آینده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : banooynooro بازدید : 85 تاريخ : دوشنبه 25 بهمن 1400 ساعت: 10:04

به نام خدا

خبر خاصی ندارم ولی دیگه گفتم بیام ی مطلبی بذارم .دلم برا بلاگفا تنگ شده بود.و دلم از خیلی ها

خیلی گرفته.نمی دونم شاید من اشتباه کنم ولی واقعا زندگی خیلی مشکل شده.و بیشتر مردم هستن که

مشکلش کردن.این روزها درگیر مهد کودکم.خوبه خدا را شکر راضیم .هرچند چون مجوز پیش ندارم

احتمال میره تا اولزمستون بچه زیادی برام نمونه.ولی باز خدا بزرگه.کثل همیشه خودم را به دست خدا دادم.

باز هم کوشش برا بدست آوردن حقم شروع شده حالا تا ببینم چی میشه.

به امید زوزها و خاطرات بهتر

 

روزهای شاد آینده...
ما را در سایت روزهای شاد آینده دنبال می کنید

برچسب : با بچه های لجباز چه کنیم,با بچه های پرخاشگر چه کنیم,با بچه های خجالتی چه کنیم,با بچه های ترسو چه کنیم,با بچه های بغلی چه کنیم,با بچه های وابسته چه کنیم,با بچه های تنبل چه کنیم,با بچه ها چه بازی کنیم,با بچه های گلشن,با بچه ها چگونه رفتار کنیم, نویسنده : banooynooro بازدید : 168 تاريخ : جمعه 14 آبان 1395 ساعت: 12:00

امروز تصمیم گرفتم از فردا ه 20 شعبان تا عید فطر برا نعبودم بندگی منم به امی اینکه مقبول درگاهش واقع  شود و من را در این راه همیاری کند. تصمیم گرفتن از حرف زدن با نامحرم هم اجتناب کنم.به این خاطر به حسن که دوباره مدتیه شروع کردیم به  پیام دادن به هم ،هم گفتم تا این مدت بهم پیام نده.بهش گفتم تا این مدت تکلیفمون هم روشن میشه یا یا  هم یا بی هم.با تقدیر نمیشه جنگید.دوس دارم فردا روزه بگیرم نمی تونم می شه یا نه.اخه خیلی کم تحمل  شدم.می ترسم طاقت نیارم.منی که تا دو سال پیش روزهای اصلیم و فرعیم ترک نمی شود الان توی اصلیش موندم.خدایا خودت کمکم کن.می خوام دوباره بنده روزهای شاد آینده...ادامه مطلب
ما را در سایت روزهای شاد آینده دنبال می کنید

برچسب : چله بندگی, نویسنده : banooynooro بازدید : 179 تاريخ : جمعه 26 شهريور 1395 ساعت: 9:21

به نام خدا امروز دومین روز ماه رمضان بود.من یک روز جلوتر روزه رفتم ولی امروز رفتم مرخصی تا یک هفته. اولین روزی که روزه گرفته بودم سر مسیر بودم منتظر ماشین که ی پراید نگه داشت.خیلی زود یعنی به محض اینکه نشستم سرصحبت را باز کرد و شروع کرد و اینکه شما مجرد هستی واینکه چندسالتون و فامیلیتون چیه؟و کلی از این حرفا.خلاصه خیلی هم زود خودمانی شد و شروع کرد به ابراز نحبت و احساسات که دیگه پیاده شدم.نمی دونم حکمت ای زندگی من چیه ؟از اون ور هم مسئله کارم هرروز بحث اینه که باهام قرارداد ببندند و هیچ وقت هم به نتیجه نمی رسه. خدایا باز هم خودم را به تو سپردم.دیگه اینکه 12 روزهای شاد آینده...ادامه مطلب
ما را در سایت روزهای شاد آینده دنبال می کنید

برچسب : رمضان كريم,رمضان 2016,رمضان صبحي,رمضان 2015,رمضان 2017,رمضان مبارك,رمضان جانا,رمضان يجمعنا,رمضان كريم 2016,رمضان اليوم, نویسنده : banooynooro بازدید : 297 تاريخ : جمعه 26 شهريور 1395 ساعت: 9:21

به نام خدا

این روزا خبرای خوش زیاده ولی نمی دونممثل هیشه در حد خبرخوش باقی میمونه یا این بار به واقعیت 

می رسن.بعد از ی وقفه ن چندان طولانی کتابخانه نرفتن،باز هم راضی شدم و مدتیه میرم.چند روزه علی 

افتاده دنبالش و میگه می خوام درستش کنم برات.دیروز زنگ زد و گفت که قول دادن که درستش کنن.

و گفت که تو به رفتنت ادامه بده و مطمین باش این بار درست میشه.احتمالا این هفته بعد از عید فطر برم 

همدان.هرچند حوصله ندارم ولی مجبورم.دیگه اینکه بعدا میگم فعلا چیزی نیست.به امید خدا و خبرهای بهتر

روزهای شاد آینده...
ما را در سایت روزهای شاد آینده دنبال می کنید

برچسب : انتظار,انتظارك صعب,انتظار الفرج,انتظار عاشقانه,انتظار به انگلیسی,انتظار اسالنا,انتظار الفرج عبادة,انتظار الحبيب,انتظار الصلاة بعد الصلاة,انتظار منصور, نویسنده : banooynooro بازدید : 147 تاريخ : جمعه 26 شهريور 1395 ساعت: 9:20

به نام خدا پریروز عیدفطر بود هرچند باز هم نتونستم کامل روزه بگیرم ولی در کل رضایت بخش بود.ان شاءالله خدا قبول کنه غروب آخرین روز رمضان حسن پیام تبریک و احوال پرسی فرستاد.کلی زنگ زد که جواب ندادم. امروز دوباره زنگ زد جوابش را دادم ولی گفتم که دیگه تمومش کنم.اون می گفت هنوز امیدوار که به هم برسیم ولی من امیدی ندارم.دیگه اینکه هرچی زنگ می زنم و پیام میدم رییس جواب نمیده.آخه کلیدا دستمه و  نمی خوام دیگه برم تا تکلیفم روشن نشه.علی می گفت که دیگه درست شده.توکل برخدا روزهای شاد آینده...ادامه مطلب
ما را در سایت روزهای شاد آینده دنبال می کنید

برچسب : عیدفطر,عید فطر 95,عیدفطرایران,عید فطر در عربستان,عید فطر اعلام شد,عیدفطر چه روزی است,عیدفطر 93,عیدفطر 94,عیدفطر امسال,عید فطر در ایران, نویسنده : banooynooro بازدید : 254 تاريخ : جمعه 26 شهريور 1395 ساعت: 9:20

به نام خدا ساعت 2:21دقیقه بامداد.بدجور بیخواب شدم.نمی دونم از فکروخیاله یا از خواب نیمروزی. شب زهرا بابچه هاش اینجا بودن.چندروز پیش سرکار بودم که ی خانمی اومد ودرمورد خواهرزادم سوال پرسید وگفت که باهاش حرف بزنم ببینم قصد ازدواج داره یا نه منم علارغم میل دامادمون گفتم بذار باهم حرف بزنن.ظاهرا حرف زدن و رضایت داشته اند دو طرف ولی باز هم این داماد کم خرد مخالفت کرد.نمی دونم واقعا چه دلیلی داره.و چرا خانواده ها نمی فهمن که جوانها نیاز به ازدواج دارن و چرا سنگ اندازی میکنن.من باتوجه به تمام تجارب تلخی که خودم دارم و خانوادم را مسبب تمام بدبختیام میدونم بهش روزهای شاد آینده...ادامه مطلب
ما را در سایت روزهای شاد آینده دنبال می کنید

برچسب : بی خوابی,بی خوابی در شب,بی خوابی شعر,بی خوابی شبانه,بی خوابی نوزاد,بی خوابی به انگلیسی,بی خوابی در سیاتل,بی خوابی نوزاد دو ماهه,بی خوابی نوزادان در شب,بی خوابی های عاشقانه, نویسنده : banooynooro بازدید : 151 تاريخ : جمعه 26 شهريور 1395 ساعت: 9:20

به نام خدا الان دقیقا ساعت 3بامداد روز سه شنبه اس.نمی دونم بگو یا نگم.این چندشب بود بازم همش خواب کفش می دیدم امشب ی اتفاقی افتاد برام که هنوز نمی دونم تا کجا میه و آخرش به کجا ختم میشه ولی توی دلم روشنه این بار خیره.خدایا دارن از ته دلم ازت درخواست می کنم برای من خیر را آنچنان که خودت میدانی رقم  بزن.من برای زتدگی با حسن هیچ مشکلی نداشتم و خودم را به دست خودت داده بودم و توکلم بخودت بود بارها گفتم خدایا اگه تو توی زندگیم باشی با هر مشکلی می تونم کنار بیام.پس اگرزندگی با حسن را خیر  میدونی برایم درستش کن که نمی دونم شاید به صلاحم نبوده یا اینکه می دونستی من روزهای شاد آینده...ادامه مطلب
ما را در سایت روزهای شاد آینده دنبال می کنید

برچسب : امید,امید دانا,امید کوکبی,امید علومی,امید جهان,امید حاجیلی,امید زندگانی,امید معماریان,امید ابراهیمی, نویسنده : banooynooro بازدید : 275 تاريخ : جمعه 26 شهريور 1395 ساعت: 9:20